پارک ملی تندوره در شمال استان خراسان رضوی و در محدوده ای میان شهرستان های درگز، نوخندان، باجگیران و قوچان واقع شده است...
تندوره یکی از بهترین زیستگاه های پلنگ ایران زمین است و دیدن پلنگ در این منطقه دور از انتظار نیست...
وجه تسمیه تندوره: تندوره در زبان کردی جائی تنور مانند و گود را میگویند و بیشتر جاهای عمیق دره ها و گردابهای عمیق رودخانه ها را تندوره میگویند. تندور هم همان تنور نانوائی است. البته از نوع گلی و سنتی اش. اهالی این منطقه کرد کرمانج هستند. (با سپاس از فرید صدقی عزیز)
فرم صخره ها و بلندی آن ها یادآوری می کند که در نزدیکی دره شمخال هستم و این بار زمستان سرد کوه های خراسان رو تجربه می کنم...
برف روزهای گذشته جاده و کوه و دشت را سفیدپوش کرده و زیبایی دوچندانی به کوه های قره داغ و الله اکبر داده است...
و ردی بر سپیدی جاده...
گردنه الله اکبر در روزهای برفی زمستان...
یکی از راه های ورود به پارک ملی تندوره تفرجگاه چلمیر یا چهلمیر می باشد...
سرمای هوا و بارش سنگین برف در ارتفاعات و از طرفی آرامش پایین دست کوهستان، کل و بزها را برای به دست آوردن غذا به کنار جاده چلمیر کشانده است...
در سکوت و آرامش زمستانی حاکم بر منطقه در حالی که مه غلیظی پارک را فرا گرفته است در چند قدمیشان هستیم و آن ها متوجه حضور ما نیستند...
و هنگامی هم که متوجه حضور ما می شوند گویا معنای نگاهمان را فهمیده اند و با آرامش به چرای خود ادامه می دهند...
سلطان صخره ها...
حرکت گروهی کل و بزها پشت سر کل یا همان رئیس قبیله! همونی که شاخش از همه بزرگتره...
علاوه بر پلنگ، پارک ملی تندوره زیستگاه قوچ و میش اوریال، بز و پازن، گربه وحشی، روباه معمولی، سمورسنگی، رودک، سنجاب زمینی، گربه پالاس، گربه جنگلی، گربه وحشی، گرگ، هما، عقاب طلایی، دال، مار کبری، افعی شاخدار، افعی معمولی، لاک پشت مهمیزدار و ... می باشد.
با تاریک شدن هوا، سرما رفته رفته بیشتر خودنمایی می کند اما همسفران مشتاق در هوای سرد زمستانی برای دیدن آن چه در این طبیعت می گذرد راهی جاده می شوند...
گشت شبانه در منطقه چلمیر پارک ملی تندوره و جستجوی حیوانات شب گرد...
محیط بانی چهلمیر و شب زمستانی به یادماندنی همراه با مه و برف...
در مجموع شش پاسگاه محیط بانی در منطقه حفاظت شده و پارک ملی تندوره وجود دارد تا محیط بانان آن بتوانند در این کوه های بلند و دره های عمیق نگهبان حیات وحش ایران زمین باشند...
محیط بانان پارک ملی تندوره؛ خدا قوت
پلنگ رو کجاها میشه دید؟ رفتارش چیه؟ وضعیتش تو ایران چطوره؟ و ... تبادل نظر و اطلاعات با حضور مرتضی اسلامی مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی...
شنیدن داستان چگونگی شکل گیری انجمن یوزپلنگ ایرانی از زبان یکی از سه موسسش و اشتیاق سه نوجوان برای چنین هدف بزرگی در ۱۱ سال پیش برای همگی ما جذاب و شنیدنی بود...
شکوفه های برفی تندوره...
امروز روز اصلی بازدید از پارک ملی تندوره است. هوا عالیست و از مه دیشب خبری نیست و این خبر خوشحال کننده ایست چرا که می توانیم خوب ببینیم و آن چه را می بینیم ثبت کنیم...
آسه آسه به سوی سوژه...
دسته ای بزرگ از کل و بزها و تماشای دوباره و چندباره آن ها...
عقاب طلایی و دو دلیجه به دنبال آن...
وقتی کاوه فرزانه اینگونه متوجه آسمان می شود شک نکنید که آن چه آن بالاست دیدنی ست...
کاوه فرزانه؛ عکاس حرفه ای طبیعت و حیات وحش ایران زمین
هما، این پرنده اسطوره ای ایران زمین که صبح روز اول به استقبالمان آمد و نشان از روزی پربار داشت. هما به راحتی دیده نمی شود و برای دیدن آن باید خوش شانس باشی. این روزها دیدن هما هم سعادت می خواهد...!
نشسته در کمین...
البته طعمه ها هم در همه حال هوشمندانه مراقب شکارچیان خود هستند...
تک درخت تنها بر فراز صخره ها و دیواره های تندوره...
جمجمه گراز نگون بخت...
مسیر گشت ما در این روز بین پاسگاه های چلمیر و شکرآب پارک ملی تندوره و درون تنگه می باشد...
یافتن اولین ردپاهای پلنگ!
پلنگ های منطقه فراوان ردپا و سرگین به جا گذاشته بودند و ما را به دنبال خود کشاندند تا این که نهایتا در تاریکی شب در دو نقطه متفاوت پارک یک پلنگ و دو توله دیده شدند...
پارک ملی تندوره یکی از بهترین زیستگاه های پلنگ ایرانی است هرچند که این گونه این روزها وضعیت خوبی در سرزمین ما ندارد...
کبک های بازیگوش سر از برف بیرون آورده اند...
پایکا و تلاش برای بقای نسل...
ما به جستجوی حیات وحش آمده ایم اما مگر می شود شاهکارهای طبیعت را در این سنگ های عظیم ندید؟
سنگ نگهبان تنگه...
گویا ارواح ما را به تماشا نشسته اند...!
این دیواره ها ابهتی دارند...
نمایش اختصاصی فیلم "در جستجوی پلنگ ایرانی" محصول انجمن یوزپلنگ ایرانی در شب دوم سفر...
امروز قرار است با تندوره وداع کنیم و به تهران بازگردیم. صبح که از اتاق بیرون آمدم با یک منظره برفی فراموش نشدنی روبرو شدم...
برف نرم و زیبای زمستانی همه جا را سفیدپوش کرده بود و هوا را دلچسب...
در هنگام بازگشت گرفتار برف و کولاک زمستانی شدیم و از شمال شرقی ایران تا تهران حدود ۲۴ ساعت در راه بودیم؛ ساعاتی پرخاطره و به یاد ماندنی...
بستن زنجیر چرخ با مشارکت همسفران...
در این روزهای گرم تابستان تصور چنین صحنه ای هم آدم رو خنک می کنه
دلربایی خورشید و آسمان در غروب برفی جاده قوچان به سبزوار...
و غروبی دیگر...
سپاس از همسفران مشتاق و فرهیخته انجمن یوزپلنگ ایرانی در سفر زمستانی پارک ملی تندوره...
********به وبلاگ من خوش آمدید*********
خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم .
آمین یا رب العالمین